روزنامه خراسان نوشت: با این اوصاف باید ماهانه یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان کرایه خانه بدهد و این جدای از اقساط ماهانهای است که باید پرداخت کند. زن و شوهر کفش آهنی به پا میکنند و راهی بنگاههای مسکن میشوند. رفت و آمدی دو هفتهای که در آخر نتیجهاش میشود ماندن در همان خانه و افزودن ۴۰۰هزار تومان به اجاره آقای موجر.
گرانی اجاره بهای ساختمان در تهران پابه پای گرانی مسکن پیش میرود و هر سال این مستاجرها هستند که با پیشنهادهای سرسام آور صاحبخانهها مواجه میشوند. آنها مجبورند مبالغی هنگفت را به عنوان اجاره بها به صاحبخانهها بپردازند. دراین بین اما باید مستاجر باشی و موعد تخلیه خانه اجارهایات رسیده باشد تا حال و روز اجاره نشینها را درک کنی.
زوج جوانی برای پیدا کردن یک آپارتمان ۸۰ متری برای رهن و اجاره به بنگاه مسکنی در خیابان پاتریس لومومبا حوالی خیابان ستارخان آمدهاند. مشاور املاک با حالتی قیمتها را اعلام میکند که گویی هر فردی توان پرداخت چنین مبالغی را نداشته باشد جرمی مرتکب شده است! همراه زن و مرد از بنگاه خارج میشوم و از وضعیت اجارهها میپرسم. قیمتهای رهن کامل برای یک آپارتمان ۸۰ متری بین ۸۰ تا ۸۵ میلیون تومان است گویا اجارهها برخلاف تاکید سازمان تعزیرات، جهش چشمگیری داشته است. مرد جوان میگوید: یک ماه دیگر موعد تخلیه خانهای است که درآن سکونت داریم. یک آپارتمان ۸۰ متری را خرداد سال قبل ۶۰ میلیون تومان رهن کردیم ولی امسال صاحبخانه ۲۵ میلیون روی رهن خانهاش گذاشته است. زن صحبتهای همسرش را ادامه میدهد و میگوید: اگر بخواهیم با همان مبلغی که سال قبل خانه اجاره کردیم امسال هم مستاجری کنیم، باید از خانه ۸۰ متری به یک آپارتمان ۶۰ متری برویم چون رهن و اجاره یک آپارتمان ۶۰ متری در این منطقه ۳۰ میلیون تومان رهن و ماهانه ۶۵۰ هزار تومان اجاره است. حتی چند محله پایینتر هم رفتیم و یک آپارتمان ۶۰ متری با ۲۵ میلیون تومان رهن و ماهانه ۶۰۰ هزار تومان اجاره پیدا کردیم. ماهانه ۶۰۰ هزار تومان اجاره دادن کار سادهای نیست درحالی که نزدیک به ۷۰۰ هزار تومان اقساط داریم و کلی هم خرج خورد و خوراک و پوشاک و رفت و آمدمان میشود. با این شرایط یکی از ما دو نفر باید حقوقش را برای اجاره خانه کنار بگذارد.
با این پول پیش باید مسکن مهر اجاره کنی
برای بررسی وضعیت اجاره مسکن در غرب تهران سری هم به بولوار فردوس میزنم. خانم جوانی همراه دختر خردسالش در یکی از بنگاههای مسکن بولوار فردوس در جستوجوی خانهای برای رهن و اجاره است. آپارتمانی ترجیحا دو خوابه. مشاور مسکن اول از بودجهای که برای این کار کنار گذاشتهاند میپرسد. وقتی زن میگوید ۱۵میلیون پول پیش دارم و میتوانم ماهانه ۴۰۰ هزار تومان هم اجاره دهم با چهرهای حق به جانب میگوید: نداریم. الان با این پول باید بروی مسکن مهر اجاره کنی!
زن که اعتماد به نفسش را از دست داده میپرسد خب قیمتها چقدر است؟ شما بگو شاید بتوانیم پرداخت کنیم. مشاور املاک با ناراحتی پرونده آپارتمانهای اجاره ایاش را ورق میزند و میگوید: بولوار فردوس، ۷۵متری ۱۵میلیون رهن ماهی یک میلیون و ۵۰هزار تومان اجاره. بولوار فردوس غرب ۸۰متری، ۲۰میلیون رهن ماهی ۸۰۰ هزار تومان اجاره. گویا قیمتها با جیب مستاجر همخوانی ندارد چون تشکر میکند و از بنگاه مسکن بیرون میرود.
۱۰۰ میلیون تومان رهن یک آپارتمان در شمال شهر
قیمتها اما در مناطق شمالی شهر سرسامآور است و هرکسی توان کرایه خانه و آپارتمان دراین مناطق را ندارد. برای سر درآوردن از قیمتها دراین مناطق نباید از بودجهات حرفی بزنی باید بگویی هرچه باشد توان پرداختش را دارم. دراین شرایط مشاوران مسکن حاضرند پروندههایشان را برایت جستوجو کنند. بنگاه مسکن درخیابان دولت است اما مشاوران مسکن تمام پروندههای مناطق یک و سه شهرداری را دارند. یکی از پروندهها مربوط به آپارتمانی درخیابان اندرزگو است آپارتمانی ۶۰ متری و به قول آقای مشاور با تمام امکانات که صاحبخانه با ۲۰میلیون تومان رهن و ماهانه یک میلیون و ۷۵۰هزار تومان اجاره به بنگاه سپرده است. درحالی که برای من به دنبال آپارتمانی شیک و تمام امکانات میگردد آقای میانسالی برای اجاره خانهاش به بنگاه مراجعه میکند و میگوید: دریکی از خیابانهای فرعی دولت یک آپارتمان ۷۵متری دارد. مشاور املاک قیمتی برای خانهاش نمیگذارد و بدون هیچ پیش زمینهای میگوید: چقدر برای رهن و اجاره درنظر گرفتهاید؟ مرد یک کلام میگوید: ۱۰۰میلیون رهن کامل. تبدیل هم میکنم و به ازای هر یک میلیون ۳۰هزار تومان اجاره میگیرم. در پروندهتان ثبت کنید امکانات کامل، فوق العاده شیک.
مشاور املاک بلافاصله پس از رفتن مرد میگوید: خانه این آقا را ببینید اگر خوشتان آمد برایتان تخفیف میگیرم. شاید بتوانم رهنش را تا ۹۰میلیون هم پایین بیاورم. البته یک آپارتمان هم در منطقه ولنجک هست که صاحبخانه ۹۰میلیون رهن برایش در نظر گرفته. متراژش هم ۸۵ متر است.
در مسیر سری هم به خیابان آفریقا میزنم تا از قیمتهای این منطقه هم مطلع شوم. مشاور املاک به سرعت پروندههایش را برایم فهرست میکند. ۸۰ متر دو خوابه ۳۰ میلیون رهن ماهانه دومیلیون تومان اجاره. ۵۰ متر یک خوابه ۲۰ میلیون رهن یک میلیون و ۴۵۰هزار تومان اجاره.
برای تکمیل شدن اطلاعاتم تصمیم میگیرم سری هم به مناطق مرکزی و جنوبیتر شهر بزنم. پایینتر از میدان منیریه و در محله امیریه وارد یکی از بنگاههای مسکن میشوم. اینجا برخلاف مشاوران مسکن شمال شهر، مشخصات آپارتمانهای فروشی و اجارهای را پشت شیشه زدهاند. آپارتمان ۴۵متری در محله امیریه ۱۴میلیون رهن ۲۵۰هزار تومان اجاره. ۵۵متر یک خوابه ۱۸میلیون رهن ماهانه ۳۰۰ هزار تومان اجاره. درهمین حین پسر جوانی وارد بنگاه میشود و میگوید با ۲۰میلیون چیزی برای رهن دارید. برای عروس و داماد. مشاور سرش را بالا میآورد و میگوید ۵ میلیون بگذار روی پولت تا یک ۳۵متری نقلی برایت اجاره کنم. پسر تشکر میکند و راهش را میکشد و میرود. سری هم به بنگاههای مسکن حوالی میدان بهارستان میزنم. قیمتها در این مناطق هم تفاوت چندانی با مناطق دیگر شهر ندارد برای رهن و اجاره یک آپارتمان ۵۶متری آن هم بدون پارکینگ و انباری، صاحبخانه ۵میلیون تومان رهن و ماهانه ۵۰۰هزار تومان اجاره درنظر گرفته است.
باید از تهران بروم
یکی از متقاضیان که به گفته خودش به تمام بنگاههای مسکن منطقه سر زده میگوید: خیلی از صاحبخانهها حاضر به اجاره خانههایشان نیستند و منتظرند تا با توجه به اینکه فصل نقل و انتقال از یک ماه دیگر شروع میشود و قیمت اجاره بها بالاتر میرود خانههایشان را به قیمت بالاتری اجاره دهند. تمام این منطقه را گشتهام و تنها دو مورد آپارتمان ۸۰متری برای اجاره پیدا کردهام. یکی 10 میلیون رهن ماهی یک میلیون تومان اجاره و دیگری ۱۵میلیون رهن و ماهانه ۹۰۰هزار تومان اجاره. با این شرایط فکر کنم باید از تهران برویم. چون به هیچ وجه نمیتوان از پس اجارههای سرسام آور در تهران برآمد.
هنوز چهره تازه دامادی که میخواست با ۲۰میلیون تومان خانهای رهن کند و زندگیاش را شروع کند مقابل چشمانم است. مرد جوانی که معلوم بود نتوانسته است با تمام پس اندازش خانهای برای اجاره پیدا کند. به راستی در این آشفته بازار مسکن در تهران و دیگر کلان شهرها که هر فردی برای خانهاش خود اجاره تعیین میکند تکلیف مستاجرها و جوانانی که میخواهند تشکیل خانواده دهند چیست؟ ای کاش مسئولان خودرا جای مردمی میگذاشتند که پایان هر ماه کابوس اجاره خانه و پایان هرسال کابوس پیدا کردن خانهای جدید کانون خانوادهشان را پرتلاطم میکند.